بزرگترین وبلاگ علمی وتحقیقاتی وسرگرمی وهنری درآسیا این وبلاگ اونی هست که شما به دنبالش بودید آخرین مطالب
نويسندگان جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 13:49 :: نويسنده : پیام عب
چه وجوهی از کاراکتر «ساسان» در اجرا برای شما حائز اهمیت بود؟ من احساس کردم او شخصیت آرمانخواه و ملیگرایی است که عاشق وطنش است و خیانت را نمیپذیرد. تلاش میکند متوجه شود خائن واقعی چهکسی است و این تلاش در فینال فیلم به یافتن خائن هم منجر میشود. - روزی که فیلمنامه را مرور میکردید، متوجه شدید برایتان فرصتی فراهم شده تا نوع دیگری از بازیگری را تجربه کنید؛ به نظر بازی فیزیکی را که در سینمای ما تقریبا فراموش شده است، بار دیگر در یک فیلم پر تحرک تجربه کردید… من دوست داشتم بعد از این همه آثار طنز و کمدی، یک فیلم متفاوت کار کنم که نقد و موقعیت جدی در آن پررنگ باشد و این اتفاق در قلادهها ممکن شد. به وجوه سیاسی فیلم دقت نکردم؛ چون من وارد سیاست و بحثهای سیاسی نمیشوم. اما پیشنهادهای که دادم این بود که این فیلم را برای مردم بسازیم. فارغ از جبههبندیها، قلادههای طلا از حزب و گروهی خاص جانبداری نمیکند، واقعیت و حد وسط را گرفتیم تا با مردم باشیم و از زوایه دید مردم به این حوادث نگاه کنیم. باز هم اشاره میکنم، مردم حقیقت را دوست دارند، ریا نکنیم، شعار ندهیم. خدا را شکر همین اتفاق هم افتاد و من فکر میکنم خیلی فیلم جذابی شده است. دوستانی هم که با یک نگاه دیگر رفتند فیلم را دیدند، به من گفتند فیلم را که دیدیم واقعا خوشمان آمد. فیلم خوشساختی بود و در طرح واقعیتها دچار لکنت نبود و دغدغههای جمعی را مطرح کرده بود.
واقعیت این است که قلادهها فرصتهای تازهای در زمینه بازیگری برای من فراهم آورد. سالها چنین فرصتی در سینمای ایران نصیبم نشده بود، اگر هم بوده دیده نشده و در سالهای قبل اتفاق افتاده است؛ یعنی حتی اگر نقشی شبیه این را هم بازی کرده باشم، اما فرصت اکت اینگونه را نداشتهام. موقعیتهایی که در این فیلم وجود داشت، به قهرمانپروری کمک میکرد. اما با این حال سعی نکردیم قهرمانپردازی کنیم و خودمان را شبیه چکیجان و قهرمانهای فرنگی کنیم و دست به کارهای محیرالعقول بزنیم. میخواستیم بار رئالیستی اثر را حفظ کنیم. من از تعاریف دوستان میتوانم حدس بزنم که مردم از کلیت بازیها و فیلم راضی هستند. - نگاههای مرموز، رفتاری است که معمولا به اکتهای ویژه نیاز دارد؛ این اتفاق در قلادههای به خوبی رخ داده است. دلیل این سطح متفاوت بازیگری را در چه میدانید؟ خدا را شکر که اینگونه بوده است. این حاصل همدلی گروهی بود و سرصحنه که بودیم، همیشه به کل صحنه کمک میکردیم. بنده هم به سهم خودم، همه تلاشم را به کار بردم تا حاصل کار همان چیزی شود که دوستان همکار میخواهند. اگر مجموعه همکاران دقیق کار کنند، کار من دیده میشود. حتی بازیگر مقابل و هنروران هم باید کارشان را درست انجام بدهند تا کار سایرین دیده شود. این دیده شدن حاصل زحمت جمعی همکاران است. در کل کار، بین همکاران همدلی و همسانی وجود داشت و همه با لذت کار میکردند، خود آقای طالبی هم خیلی همراه بود و با ایدههای خوب مخالفتی نمیکرد؛ چه بسا خود ایشان هم ایدههای خوبی در اجرا داشتند و بر بازیها سوار بودند. -دخالت هم میکردند؟ خیر! نظرشان را میگفتند و اغلب در مورد لینک کار بازیگران و حفظ راکوردها نظر میدادند.
بدین صورت اگر مبنا واقعیت باشد، آثار سیاسی با استقبال بیشتری مواجه میشوند. ضمن اینکه من بازیگرم و حرفهای سیاسی فیلمی که در آن بازی میکنم، پیام سیاسی و شخصی بنده نیست. من طرفدار حزب خاصی نیستم، ضمن اینکه شخصیت خودم اصلا سیاسی نیست. کاراکترهایی هم که بازی کردهام سیاسی نیستند و یا حداقل سیاست غلطی را ترویج نمیکنند. مثلا میگفتند اخراجیها یک اثر سیاسی است در حالیکه اینگونه نیست؛ قسمت سوم این فیلم بیشتر به وقایع و تحولات انسانها پس از هشت سال دفاع مقدس میپردازد. اصلا کاراکتر من در آن فیلم نمونه کسی است که جنگ رفته، اما تلاشی در راستای دفاع از میهنش انجام نداده است. در این فیلم شاهدیم که جنگ بر روی افرادی همچون بیژن تأثیری نگذاشته است؛ چراکه هنوز دزدی میکند و باج میگیرد. این حرف سیاسی نیست. - فارغ از این مباحث، در یک نگاه کلی فکر میکنید فیلمهای تولیدشده سینمای ایران در چند سال اخیر فراخور حال تماشاگران و مخاطبان بوده است؟ فیلمهایی که در این سالها تولید شده، به فراخور اتفاقاتی بوده که در جامعه ما روی داده است. در زمان جنگ، فیلم جنگی ساختیم، و یا پیش از آن در سالهای انقلاب، فیلم انقلابی میساختیم. بعدها هم که موقعیت سیاسی خاصی پیش آمد، فیلم سیاسی ساخته شد. سینمای ما در مجموع بر اساس تحولات جامعه پیش میرود و خط اصلی را از جامعه میگیرید و جلو میرود. سینماگران سعی میکنند فیلمی بسازند که پیام مردم در آن بازتاب داده شود. - عوامل فیلم سینمایی قلادههای طلا مصرند که فیلم مردمی ساختهاند. با این پیشفرض، فکر میکنید این فیلم تا چه حد توانسته به رفع برخی سوءتفاهمها در طول دو سال اخیر و ایجاد روشنگری برای مخاطبان کمک کند؟ ما قبل از انتخابات سال ۸۸ با هم دوست بودیم، رفیق بودیم و واقعا نمیدانم بر سر این رفاقتها چه آمد؟! خواهر و برادری که در فیلم قلادهها میبینیم، دچار این بحران سیاسی میشوند. کارشان به جنگ و دعوا میرسد، نه این و نه آن! واقعا قبل از انتخابات همگی جور بودیم و با هم کنار میآمدیم، کاش برگردیم به همان حال و روز؛ ما همه ایرانی هستیم. نباید بین ما جنگ شود، خارجیها از دل سلیقههای متعدد سیاسی ما اختلاف بهوجود آوردند تا بهجای ماهیگیری کوسه از آب بگیرند! ما هم بیخودی بهجان هم افتادیم و به این اختلافات تن دادیم؛ در صورتی که نباید، اینطور باشد. بهنظر من مگر ما چقدر زندهایم!؟ طبق پیشبینی برخی فرقهها که همین سال ۲۰۱۲ همه چیز تمام میشود! (میخندد) ما هم بالأخره اصول و باورهای خودمان را داریم، اگر یک درصد به چنین موضوعاتی مثل آخرت و قیامت ایمان بیاوریم، آنوقت همه چیز درست میشود. واقعا فکر کنیم شش یا هفت ماه بیشتر وقت نداریم، درستتر و بهتر زندگی کنیم. به آنچه خدا به ما داده راضی باشیم، از انجام برخی رفتارهای سوءتفاهم برانگیز چشمپوشی کنیم. من هم خودم را به خدا سپردهام و به آنچه مقدر میشود تن میسپارم. من نشانههایی را در زندگی دیدم که باید در قلادهها حضور مییافتم در عین اینکه میتوانستم این نقش را ایفا نکنم، همین الان هم احساس میکنم باید در این پروژه حضور پیدا میکردم و این کار را انجام میدادم، دیدید که نتیجه اثر هم بسیار قابل دفاع است. نظرات شما عزیزان: موضوعات
پيوندها
|
|||
![]() |